خودروسازی کشور در حالی حدود نیم قرن سابقه و همکاری با برخی شرکتهای معتبر دنیا را در کارنامه خود دارد که به اعتقاد کارشناسان و حتی فعالان این صنعت، هنوز نمیتوان ایران را به معنای واقعی «خودروساز» به حساب آورد.اگرچه صنعت خودرو کشور در حال حاضر دهها هزار نفر نیروی انسانی را در خود جای داده، از پلتفرم مشترک بهره میبرد و برند داخلی هم دارد و توانسته در دوران اوج به رده یازدهم در جدول خودروسازان بزرگ دنیا برسد، با این حال از برخی مولفههای اساسی خودروسازی، محروم است.
بهعبارت بهتر در دنیا، ایران را بیشتر بهعنوان یک مونتاژکار در صنعت خودرو میشناسند نه خودروساز؛ چراکه کشور بعد از نیم قرن فعالیت در این صنعت، هنوز نتوانسته فاکتورهای اصلی «خودروساز بودن» را بهدست بیاورد.از جمله مولفهها و اصول با اهمیت در خودروسازی، «قدرت طراحی» و «داشتن پلتفرم» است، حال آنکه این دو اصل مهم هنوز در صنعت خودرو ایران به چشم نمیآیند.در واقع صنعت خودرو کشور در طول پنج دهه فعالیت خود، بیشتر یک مونتاژکار بوده تا خودروساز، زیرا نتوانسته به علم طراحی (چه در حوزه محصول و چه در فاز پلتفرم) دست پیدا کند.اگر نگاهی به محصولات خودروسازی ایران بیندازیم، میتوان به وضوح فقدان طراحی و توسعه محصول را به چشم دید، چه آنکه پس از سالها هنوز هم پرتیراژترین خودروهای داخلی را محصولاتی قدیمی و متعلق به خارجیها تشکیل میدهند.
بهعنوان مثال، در ایرانخودرو بیشترین تیراژ متعلق به برندهای پژو است و حتی برندهای داخلی یعنی سمند و رانا و دنا از تیراژ کمتری برخوردارند. یا مثلا در سایپا و پارسخودرو، پراید صاحب بیشترین تیراژ است، خودرویی که اگرچه آرم داخلی روی آنها نصب میشود، با این حال طراحی آن به شرکتهای خارجی مربوط بوده؛ بنابراین خودرویی متعلق به خودروسازی ایران محسوب نمیشود. با این حساب، پرتیراژترین محصولات صنعت خودرو کشور را تولیدات قدیمی و متعلق به شرکتهای خارجی تشکیل میدهند و عدممعرفی جایگزین برای آنها، خود دلیلی قاطع و محکمی برای نداشتن قدرت طراحی در این صنعت و «خودروساز نبودن» غولهای جاده مخصوص است.
[1395/11/30 10:00]